سیبِ خدا

ساخت وبلاگ

شاهنامه در دست خود گرفتم روزی که «شاهنامه»انگار باز کردم جلد شناسنامه حرف از تولد نور در خاک پاک ما بودشعر اطاعت ما از خوبی و خدا بود تاریخ مهر و ایمان در جای‌جای آن بودپر از حماسه و رزم رستم و هفت‌خوان بود دیدم که شاهکار است این بیت‌ها تمامشباید که حفظ باشم شعری به احترامشسی سال رنج دیده تا فارسی نمیردهی واژه خلق کرده تا شعر جان بگیردفردوسیِ عزیز است تنها نه در خراساننامش همیشه بوده است فرزند خوب ایران + نوشته شده در جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت 13:47 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 20 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 23:38

خورشید هشتمهمسایه‌ای با مامانند یک خورشیدگرم از وجود توستاین شهر پرامّیدتو میهمان داریاز راه‌های دورهر وقت روز و شبمهمانی‌ای پرشورپر از پرستوهاپر از کبوترهاصحنت تماشایی‌ستزیباتر از هرجاطیبه ثابت + نوشته شده در سه شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت 15:31 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 26 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 23:38

پرندهپرنده رشک می برد به وسعت زلال تو /غریب مانده عمق مه دوباره با خیال تو به یادهای منتشر میان بادهای سرخ/ پرنده بال می زند به یاد شور و حال تو پرنده فکر می کند همیشه رو به پنجره/ پرنده مشق می کند فقط به خط بال تو تو رفته ای و کفش هات هنوز می دهد نشان/ به باقی پرندگان مسیر اتصال تو ستاره سبز می شود همین که روی سنگرت/ پرنده گریه می کند رفیق خوش به حال تو به یادگارآن زمان گُلِ گلوله مانده است / کنار جانماز من وآخرین مدال تو + نوشته شده در سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت 12:43 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 17:15

جاماندهدستی بیاید بپاشد بر برکه خاکسترم رادستی که باید بنوشد سُکر شبِ سنگرم رادستی که هرگز نباشد در عافیت ریشه داده هم خلوت ِ سرخِ آتش ، سخره نگیرد پَرم را دستی که هرگز نخندد بر خاطراتِ پر از خون از من نگیرد غنیمت آن نیمه ی دیگرم را افسوس سهمم نبوده جز زخمِ پیشانیِ گل ابری بیاید ببارد اندوهِ شعله ورم راجامانده در خاک جبهه،انگار دل با شهیدان ای چفیه ها پس نگیرید اندوه چشمِ ترم را + نوشته شده در سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ساعت 12:44 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 17:15

نشانه مثل روزهای قبل، دخترکظرف آب را کنار پنجره گذاشت ناگهان پرنده هایِ تشنه سمت آب پر زدندظهرِداغ بود و پرچمِ عزای« یاحسین » مثل یک نشانه ، زنده بود زنده بود سر درِ خانه ای که مثل«تکیه» بودطیبه ثابت + نوشته شده در سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ساعت 11:55 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 157 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 13:55

زبان مادریتوی این دنیای پهناور هر کسی یک آسمان داردهر کسی یک خانه و کشور هر کسی خط و زبان داردبچه‌ی هندی نمی‌فهمد حرف‌های مادر من رامن نمی‌فهمم چه می‌گوید مادری در شاخ آفریقامن زبانم فارسی، شیرین خطِ من زیبا، پسندیده استطفلکی آن بچه‌ی چینی خطشان آن‌قدر پیچیده استمن نمی‌دانم چطوری او حفظ کرده آن الفبا راباز هم گفتم خدایا شکر من در ایران آمدم دنیاهر کسی هر جایِ این دنیا خانه‌اش باشد، همان‌جایی استمن زبانم فارسی اما بچه‌ی آلمان، اروپایی استطیبه ثابت + نوشته شده در سه شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱ ساعت 15:22 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 13:55

 از مَعبرِ سدِّ مین، صنوبر می رفت با کوله ای از  زخمِ برادر می رفت در خاطره اش سرختر از زخم نبود    همبالِ عروجِ صد کبوتر می رفت + نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت 13:34 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 7:40

قرآن به چشمم می کشم تا  رام  باشم

 با درد وحشی تر  شده آرام باشم

حالا نگاه تازه ام درخواست کرده

 مثل شهید کوچه مان گمنام  باشم

+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت 13:35 توسط ثابت  | 

سیبِ خدا...
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 90 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 7:40

با کوه دوست باشیم طیبه  ثابت*دلِ یک کوه باید همیشه  شاد باشد که ابر و  باد و  باران در آن آزاد  باشد تو  را می گیرد از غم، هوای تازه ی کوه نمی ماند به جانت ردی از آه و اندوه اگر دیدی که  شعری به منقارِ پرنده است، درخت وخاک و چشمه کنار کوه، زنده استاگر کوهی  نباشد، درخت و خاک هم نیست زمین می لرزد از ترس، جهان از خنده خالیست هوای تازه اش را کمی در شیشه بردار برای  روزهایت که در  شهری، گرفتار نباید جاده را  برد به روی شانه ی کوه مبادا خط  بیفتد کنار خانه ی  کوه + نوشته شده در سه شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۱ ساعت 13:18 توسط ثابت  |  سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 327 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 7:40

( تقدیم  به امام مهربانی ها,؛ امام علی (ع)    یه یا دِ هر چه خوبی          به یادِ مهربونی به  یادِ اون امامی              که داره صد نشونی  به  یادِ ناشناسی               که دردا رو می فهمید  توی  تاریکیِ شب                تو قلبش داشت خورشید همیشه سیبِ خدا...ادامه مطلب
ما را در سایت سیبِ خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravan-adabinfo بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:12